حلویات
فارسی به انگلیسی
sweets, sweet pastes
sweetmeat, sweets
مترادف و متضاد
شیرینی، شیرینی جات، حلویات، غذای شیرین
حلویات
فرهنگ فارسی
در تداول فارسی شیرینیها
لغت نامه دهخدا
حلویات. [ ح َ ل َ وی یا ] ( اِ ) در تداول فارسی ، شیرینی ها :
گز راز جمله حلویات از چه رو
چشم تمام مجلسیان بر شکست اوست.
گز راز جمله حلویات از چه رو
چشم تمام مجلسیان بر شکست اوست.
میرزا اشتها.
کلمات دیگر: