manly, mannish, virile
مردآسا
فارسی به انگلیسی
لغت نامه دهخدا
مردآسا. [ م َ ] (ص مرکب ) مراهق . بالغ. جوان بالیده و گوالیده . یافع. رجوع به یافع در این لغت نامه شود. || بمانند مرد. همانند مرد.
فرهنگ عمید
مانند مرد؛ دلیر؛ دلاور.
کلمات دیگر:
manly, mannish, virile
مردآسا. [ م َ ] (ص مرکب ) مراهق . بالغ. جوان بالیده و گوالیده . یافع. رجوع به یافع در این لغت نامه شود. || بمانند مرد. همانند مرد.
مانند مرد؛ دلیر؛ دلاور.