کلمه جو
صفحه اصلی

پرنشاط

فارسی به انگلیسی

debonair, effervescent, jolly, sprightly, vivacious, rattling

debonair, effervescent, jolly, sprightly, vivacious


مترادف و متضاد

merry (صفت)
فراخ، خوشحال، بشاش، خوشدل، خوش، شاد دل، سرحال، خرم، مسرور، شاد، خوشنود، سرمست، سبک روح، با نشاط، شادمان، خوش وقت، خشنود، خندان، سرخوش، شاد کام، پرنشاط، پر میوه

gay (صفت)
فراخ، خوشدل، شوخ، سرحال، خرم، خوشنود، سرمست، سبک روح، خوش وقت، خشنود، سرخوش، پرنشاط

sprightful (صفت)
سرزنده، سرحال، پرنشاط، و بانشاط، سرچنگ

فرهنگ فارسی

( صفت ) بسیار شادمان .

لغت نامه دهخدا

پرنشاط. [ پ ُ ن َ / ن ِ ] ( ص مرکب ) سخت شادمان. مِئشیر.
- پرنشاط شدن ؛ اشر.

فرهنگ عمید

بسیارشادمان، خوشحال.

پیشنهاد کاربران

بسیار شاد و خوشحال


خوشحال


کلمات دیگر: