نقطه نشانه، قلب هدف، تیری که به هدف اصابت کند
bull's-eye
انگلیسی به فارسی
چشم گاو، قلب هدف، تیری که بهدف اصابت کند
مترادف و متضاد
center of a target
Synonyms: butt, center, dead center, direct hit, hole in one, home run, omphalos, quintain, target
جملات نمونه
His arrow hit the bull's-eye.
تیر او درست به وسط هدف خورد.
کلمات دیگر: