کلمه جو
صفحه اصلی

تسویه حساب کردن

فارسی به انگلیسی

balance

فارسی به عربی

مهر

مترادف و متضاد

liquidate (فعل)
از بین بردن، تسویه کردن، بهم زدن، منتفی کردن، حساب را واریز کردن، برچیدن، مایع کردن، بصورت نقدینه دراوردن، تسویه حساب کردن

pony (فعل)
تسویه حساب کردن

پیشنهاد کاربران

Settle one's account /bill


کلمات دیگر: