کلمه جو
صفحه اصلی

کرد شولی

لغت نامه دهخدا

کرد شولی. [ ک ُ دِ ] ( اِخ ) طایفه ای است از طوایف قشقائی. ( از جغرافیایی سیاسی کیهان ص 81 ).

دانشنامه عمومی

کُردشولی یکی از طوایف استان فارس می باشد .کردشولی در ساختار ایلی قبلاً ایلی بزرگ بوده که به مرور یا در اثر حمله مهاجمان به طایفه مستقل تبدیل شده است.امروزه اکثر کردشولی ها در اطراف خنجشت ساکن می باشند.در زیست بوم این طایفه مکان های بسیاری به نام کردشول نامگذاری شده است و در اصل هر جایی که تعدادی از این طایفه کوچندگی را رها کرده و ساکن گردیده اند به نام کردشول نامگذاری شده است که مهم ترین این روستاها کردشول پاسارگاد، کردشول قیر و کارزین، کردشول اقلید (چشمه رعنا) هستند.
«ایل کردشولی». پارسی ویکی.
«نتایج سرشماری عشایر کوچنده». درگاه ملی آمار.
جمشید صداقت کیش: کوردان پارس و کرمان سال۱۳۸۱
Peoples on the Move: Introducing the Nomads of the World، David J. Phillips،William Carey Library, 2001
یوسفی، احسان. عشایر پارس: ایل باصری و طایفه کردشولی.
۴٬۱۵۷نفر
کردشولی ها در اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی در کنار ایل قشقایی جایگاه ایلی مناسبی داشته اند. چنانچه میرزا ماذون شاعر سرشناس قشقایی در آن دوران در چندین نوبت به تمجید از وضعیت کردشولی ها و ملاحاجی آقا کردشولی کلانترشان در آن زمان پرداخته است.
زبان کردشولی ها گویش کردشولی می باشد . کردشولی ها مسلمان و شیعه دوازده امامی هستند.

پیشنهاد کاربران

نام اصلی این ایل کرشولی است
کر شولی::پسر شولی
ایل لر شول در زمان سلغریان بر تمام
ایلات لر حکومت می کرد
شهر شول آباد بختیاری در لرستان
شهر شاوور*شاول . شول*در شوش
شهر شول ماچول*ماهشهر *
شهر شولستان *نورآباد ممسنی &
طایفه شول بختیاری در رامهرمز
طایفه شول بختیاری در گناوه
طایفه شالو*شو لو. شاهول&بختیاری در ایذه
تیره شهولی*شولی*در طایفه عالی محمود بختیاری در ایذه

طایفه دارشولی در قشقایی
دار::درخت. نژاد

طایفه شولی بر در سیستان

زبان ایل کر شولی *کرد شولی*
زبان لری بختیاری است

کر شولی::پسر شولی


در زبان لری بختیاری نام مرد است
شولی. شهولی

معنی کلمه لری بختیاری
شول پیا::مرد نیرومند



طایفه کر شولی لربختیاری
ساکن استان فارس

متاسفانه یک عده از سر نا آگاهی فکر میکنند ما بخاطر داشتن گویش محلی لر هستیم که این فکری اشتباه و باطل است شولی هیچ گاه لر نیست بلکه قدمت نام و آوازه ما به دوران های باستان میرسد .


کلمات دیگر: