دنگ دنگ : صدای ساعت ،شماطه ،ترتیب زنگ زدن ساعت درسرهریک ربع
ding-dong
انگلیسی به فارسی
دینگ دونگ، دنگ دنگ، طنین صدای ساعت
جملات نمونه
The bells were going ding-dong.
ناقوسها دینگدانگ صدا میکردند.
I had a bit of a ding-dong with him about his frequent absences.
با او دربارهی غیبتهای مکررش مشاجره کردم.
a ding-dong struggle
کشمکش پر زد و خورد
I heard the church bell ding-donging from afar.
از دور صدای دینگ دانگ کردن زنگ کلیسا را شنیدم.
کلمات دیگر: