کلمه جو
صفحه اصلی

apprise or apprize

انگلیسی به فارسی

آگاه کردن، آگاهاندن، به اطلاع رساندن، در جریان قرار دادن


جملات نمونه

I apprised him of the political situation in Washington.

او را در جریان سیاسی واشنگتن قرار دادم.



کلمات دیگر: