(آمریکا - عامیانه) اعمال فشار شدید و غیرمنصفانه، اعمال زور، اعمال نفوذ، بازوی کسی را پیچ دادن
arm-twisting
انگلیسی به فارسی
بازوی پیچشی
جملات نمونه
After a lot of arm-twisting, he agreed to go with them.
پس از اعمال فشار زیاد راضی شد که با آنها برود.
کلمات دیگر: