کلمه جو
صفحه اصلی

ascendant or ascendent

انگلیسی به فارسی

درحال بالا رفتن، فرازسوی، متصاعد، بالارو، صعودی، فرازگر


مستولی، دارای سلطه و تفوق، مسلط، برتر، فرازنده


(ستاره شناسی قدیم - طالع بینی) طالع، صاعد


(ستاره شناسی قدیم - طالع بینی) موقعیت زودیاک (منطقه البروج) در هنگام به خصوصی (به‌ویژه هنگام تولد)


(گیاه‌شناسی) گیاه بالارو (مثل نیلوفر)، پیچنده


جد (اجداد) (در مقابل: اعقاب یا آیندگان descendents)


جملات نمونه

The economically ascendant classes.

طبقاتی که از نظر اقتصادی تفوق(برتری) دارند.


his fortune is in the ascendant

کارش بالاگرفته است، طالع او شکوفاست، بختش طالع است


اصطلاحات

in the ascendant

در حال ترقی، طالع، در حال فرازش



کلمات دیگر: