کلمه جو
صفحه اصلی

ax or axe

انگلیسی به فارسی

تبر


با تبر قطع کردن، تبر زدن


قطع کردن، (از خدمت) اخراج کردن، ملغی کردن


تبر زین (battle-ax هم می‌گویند)


(آمریکا - عامیانه) آلت موسیقی، ساز


جملات نمونه

He chopped the wood with an ax.

او با تبر هیزم را شکست.


Queen Mary's head was axed off.

سر کوئین مری را با تبر زدند.


The project was axed by the government.

دولت طرح را به هم زد.


two of the chief executives got the ax

دو نفر از مدیران عامل اخراج شدند (کلک دو نفر از مدیران عامل را کندند)


the judge had no ax to grind

قاضی نظر شخصی نداشت. (بی‌نظر بود)


اصطلاحات

to get the ax

(عامیانه) 1- اعدام شدن (با تبر) 2- (از شغل خود) اخراج شدن


to have an ax to grind

(عامیانه) منفعت شخصی داشتن، نظر داشتن، به فکر جیب خود بودن



کلمات دیگر: