تقصیرپذیر، سرزنشپذیر، مقصر، نکوهیدنی، نکوهشناپذیر
blamable or blameable
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
He is not blamable for what happened.
آنچه که اتفاق افتاد، تقصیر او نیست.
کلمات دیگر:
تقصیرپذیر، سرزنشپذیر، مقصر، نکوهیدنی، نکوهشناپذیر
He is not blamable for what happened.
آنچه که اتفاق افتاد، تقصیر او نیست.