خیلی خشک، خشکیده
bone-dry
انگلیسی به فارسی
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند، جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
استخوان خشک است
جملات نمونه
Due to a shortage of rain the soil is bone-dry.
در اثر بیبارانی زمین کاملاً خشک شده است.
کلمات دیگر:
خیلی خشک، خشکیده
کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند، جایی که نوشیدن مواد الکلی در آن قدغن است
استخوان خشک است
Due to a shortage of rain the soil is bone-dry.
در اثر بیبارانی زمین کاملاً خشک شده است.