جوی، جویبار
bourn or bourne
انگلیسی به فارسی
(قدیمی) مزر، سرحد
هدف، مقصد
قلمرو
جملات نمونه
A country from whose bourne no traveller returns.
(شکسپیر) کشوری که از کران آن هیچ مسافری بازگشت نمیکند.
کلمات دیگر:
جوی، جویبار
(قدیمی) مزر، سرحد
هدف، مقصد
قلمرو
A country from whose bourne no traveller returns.
(شکسپیر) کشوری که از کران آن هیچ مسافری بازگشت نمیکند.