کلمه جو
صفحه اصلی

brushoff

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) مرخص کردن (به‌طور غیرمترقبه و زننده)، دست به سر کردن، از شر کسی راحت شدن


بروشور، اخراج بی ادبانه، زدایش، طعنه


جملات نمونه

to give someone the brushoff

به کسی بی‌محلی کردن



کلمات دیگر: