فرآوردهی جانبی (جنبی)، محصول فرعی، (مجازی) پیامد، نتیجهی فرعی
byproduct or by-product
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
Tar is one of the byproducts of petroleum.
قیر یکی از فراوردههای جنبی نفت است.
Bigotry is one of the byproducts of semiliteracy.
تعصب یکی از پیامدهای کمسوادی است.
کلمات دیگر: