کلمه جو
صفحه اصلی

castoff or cast-off

انگلیسی به فارسی

رانده، طردشده، متروک، دورانداخته‌شده، رها‌شده، بی‌پناه


(انگلیس) لباس کهنه و دست دوم


(چاپ) تخمین تعداد سطرها یا صفحات چاپی متن پیش از چاپ آن


جملات نمونه

a dwelling place of the cast-off old

مسکن پیران از همه‌جا رانده و بی‌کس


She was sick of wearing her older sister's cast-offs.

از پوشیدن لباس‌های دست‌دوم خواهر بزرگترش بیزار بود.



کلمات دیگر: