فروریزی، فروریخت، آوار، فروریزش
cave-in
انگلیسی به فارسی
محل فروریزی (معدن یا کوه و غیره)، فروریزگاه، محل نشست (زمین و غیره)
جملات نمونه
The cave-in of the mine caused heavy casualties.
فروریزی معدن تلفات سنگینی به بار آورد.
کلمات دیگر:
فروریزی، فروریخت، آوار، فروریزش
محل فروریزی (معدن یا کوه و غیره)، فروریزگاه، محل نشست (زمین و غیره)
The cave-in of the mine caused heavy casualties.
فروریزی معدن تلفات سنگینی به بار آورد.