کلمه جو
صفحه اصلی

cooperative or co-operative

انگلیسی به فارسی

(انجمن یا فروشگاه و غیره) تعاونی، هم‌یاری، هم‌یارگری


وابسته به همکاری، همکارانه، معاضدتآمیز، همیارانه، یارمندانه، دوستانه


شرکت تعاونی، شرکت همیاری (cooperative هم می‌نویسند)


جملات نمونه

workers' cooperatives

تعاونی‌های کارگران


the expansion of rural cooperatives in Iran

گسترش تعاونی‌های روستایی در ایران


his cooperative attitude ...

روش همکارانه‌ی او .../ روش همیارانه‌ی او...


اصطلاحات

cooperative society

1- انجمن تعاونی 2- (انگلیس) فروشگاه تعاونی (که سود آن عاید اعضا می‌شود)



کلمات دیگر: