(بازرگانی و حسابداری) سودآور، مقرون به صرفه، کارآمد هزینه، هزینه کاه
cost-effective
انگلیسی به فارسی
مقرون به صرفه
مترادف و متضاد
economical
Synonyms: practical, profitable, worthwhile
کلمات دیگر:
(بازرگانی و حسابداری) سودآور، مقرون به صرفه، کارآمد هزینه، هزینه کاه
مقرون به صرفه
economical
Synonyms: practical, profitable, worthwhile