(بهویژه درمورد امور آموزشی یا کاریابی یا مسائل شخصی) مشاور، اندرزگر، سگالشگر، رایزن، ناصح، مشیر
counselor or counsellor
انگلیسی به فارسی
(بهویژه در سفارتخانهها و نمایندگیها) رایزن امور حقوقی
(حقوق) وکیل دادگستری، وکیل دادگاه، وکیل دعاوی (عنوان کامل آن: counsel(l)or-at-law)
(در اردوگاههای نوجوانان) مربی، سرپرست
جملات نمونه
a marriage counsel(l)or
مشاور ازدواج (یا امور زناشویی)
The prince did not have wise counsel(l)ors.
شاهزاده مشاوران عاقلی نداشت.
You need to hire a counsel(l)or.
شما نیاز دارید که وکیل استخدام کنید، باید وکیل بگیرید.
کلمات دیگر: