ظاهر شدن، پدیدار شدن
debut or debut
انگلیسی به فارسی
آغاز کار
(نخستین ظهور هنرپیشه در مجامع و یا اولین معرفی دختر دم بخت به اجتماع) پیشنمایی، نخست پدیدایی، پاگشا
برای نخستین بار در مجامع ظاهر شدن (هنرپیشه یا دختر)، پاگشا کردن
جملات نمونه
That actress made her debut at the age of five.
آن هنرپیشه برای اولین بار در سن پنج سالگی در صحنه ظاهر شد.
to make one's debut
برای نخستین بار ظاهر شدن (هنرپیشه یا دختر دمبخت)
کلمات دیگر: