(شخص یا چیزی که سخت مقاوم است و دیر از بین میرود) جان سخت، سخت جان، دیرمیر، سرسخت، گرانجان، دو آتشه، نستوه
die-hard or diehard
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
one of Hitler's diehard supporters
یکی از هواخواهان سرسخت هیتلر
کلمات دیگر:
(شخص یا چیزی که سخت مقاوم است و دیر از بین میرود) جان سخت، سخت جان، دیرمیر، سرسخت، گرانجان، دو آتشه، نستوه
one of Hitler's diehard supporters
یکی از هواخواهان سرسخت هیتلر