کلمه جو
صفحه اصلی

disemployed

انگلیسی به فارسی

بیکار (به‌ویژه به‌واسطه‌ی نداشتن مهارت یا آموزش)


جملات نمونه

There is a great need for training programs aimed at the disemployed.

نیاز مبرمی به برنامه‌های آموزشی برای بیکاران وجود دارد.



کلمات دیگر: