کلمه جو
صفحه اصلی

تحمیق کردن

مترادف و متضاد

befool (فعل)
گول زدن، دست انداختن، مسخره کردن، تحمیق کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) نابخرد شمردن نسبت حماقت بکسی دادن .


کلمات دیگر: