کلمه جو
صفحه اصلی

eighty-six

انگلیسی به فارسی

(آمریکا - عامیانه) (به‌دلیل مستی و غیره) از میکده بیرون کردن، (از رستوران و غیره) اخراج کردن


(آمریکا - عامیانه) کلک کسی را کندن، خدمت کسی رسیدن، کشتن


هشتاد و شش


مترادف و متضاد

get rid of


Synonyms: 86, cast aside, cast off, chuck, discard, reject, throw away, throw out, toss out



کلمات دیگر: