تعداد اعضا، شمار نامنویسی شدگان
enrollment or enrolment
انگلیسی به فارسی
نامنویسی، ثبتنام، به عضویت درآوری، بردن به خدمت نظام
فهرست نامنویسی شدگان، فهرست اعضا
جملات نمونه
the enrollment of freshmen
نامنویسی دانشجویان سال اول
What is the enrollment at your school?
مدرسهی شما چند شاگرد دارد؟
کلمات دیگر: