(مثل مفتول کشیدهشده) نازک، باریک، مویین
fine-drawn
انگلیسی به فارسی
(مجازی- بحث و استدلال و غیره) نکته سنجانه، با ظرافت و مو شکافی مفرط
جملات نمونه
I don't follow her fine-drawn speculations.
از تفکرات دور و دراز او سر در نمیآورم.
کلمات دیگر:
(مثل مفتول کشیدهشده) نازک، باریک، مویین
(مجازی- بحث و استدلال و غیره) نکته سنجانه، با ظرافت و مو شکافی مفرط
I don't follow her fine-drawn speculations.
از تفکرات دور و دراز او سر در نمیآورم.