کلمه جو
صفحه اصلی

finger food

انگلیسی به فارسی

(خوراکی که باید با انگشت خورد؛ مانند مزه‌ی برخی مشروب‌ها یا مرغ سرخ‌کرده) خوراک انگشتی، با دست خوردنی، گزک


غذای انگشتی


مترادف و متضاد

food made to be picked up with the fingers and eaten


Synonyms: finger sandwiches



کلمات دیگر: