به زور خوراندن (بهویژه از راه لوله)، به زور به خورد کسی دادن، واخوراندن
force-feed
انگلیسی به فارسی
نیروی خوراک
جملات نمونه
They tried to force-feed the man who was on hunger strike.
کوشیدند به مردی که اعتصاب غذا کرده بود به زور خوراک بدهند.
کلمات دیگر: