کلمه جو
صفحه اصلی

حل پذیر

مترادف و متضاد

soluble (صفت)
محلول، حل شدنی، قابل حل، حل پذیر

solvable (صفت)
محلول، حل شدنی، قابل حل، قابل پرداخت، حل پذیر، قادر به تادیه وام، واریز شدنی

miscible (صفت)
مخلوط شدنی، حل پذیر


کلمات دیگر: