(مسابقه و غیره که همه میتوانند در آن شرکت کنند) مسابقهی آزاد، هماورد آزاد
free-for-all
انگلیسی به فارسی
همگانی، برای همه
بزنبزن، المشنگه، کتککاری
رایگان برای همه، داد و بیداد، زدوخورد همگانی
مترادف و متضاد
fight
Synonyms: affray, battle, brawl, broil, brouhaha, fracas, fray, knock-down-drag-out, melee, riot, row, ruction
Antonyms: calm, harmony, peace
جملات نمونه
After the game, there was a free-for-all among the spectators.
بعد از مسابقه بین تماشاچیان بزنبزن شد.
کلمات دیگر: