داوطلبانه، داو خواهانه، از روی میل (نه به اجبار)، میلی، خواستارانه، با طیب خاطر، با رضا و رغبت
freewill
انگلیسی به فارسی
آزادی، اختیاری
جملات نمونه
a freewill offering of money and food
اهدای اختیاری پول و خوراک
کلمات دیگر:
داوطلبانه، داو خواهانه، از روی میل (نه به اجبار)، میلی، خواستارانه، با طیب خاطر، با رضا و رغبت
آزادی، اختیاری
a freewill offering of money and food
اهدای اختیاری پول و خوراک