ترسیده (از صدای تیر)، اسلحهترس
gun-shy
انگلیسی به فارسی
ترسو و مظنون (به واسطهی تجربهی بد)، مار گزیده (که از ریسمان میترسد)
جملات نمونه
Since he had been rejected before, he was gun-shy about courting again.
چون قبلاً او را رد کرده بودند، از خواستگاری مجدد واهمه و تردید داشت.
A gun-shy dog.
سگی که از صدای تیر میترسد.
کلمات دیگر: