(کسی که والدینش از دو نژاد مختلف باشند بهویژه سفیدپوست و سرخپوست) دورگه، بد تبار
half-breed
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: half-blood
نیمی از نژاد، ادم دورگه، از نژاد مختلف
مترادف و متضاد
mixed creation
Synonyms: amalgam, blend, combination, conglomeration, cross, cross-breed, hodgepodge, hybrid, medley, mélange, miscegnation, mishmash, mule, mutt
کلمات دیگر: