بخور و نمیر، به قدر سد جوع
hand-to-mouth
انگلیسی به فارسی
دست به دهان، دست بدهان، محتاج، گنجشک روزی
جملات نمونه
His hand-to-mouth income would preclude marriage.
درآمد بخور و نمیر به او اجازهی زن گرفتن نمیداد.
کلمات دیگر:
بخور و نمیر، به قدر سد جوع
دست به دهان، دست بدهان، محتاج، گنجشک روزی
His hand-to-mouth income would preclude marriage.
درآمد بخور و نمیر به او اجازهی زن گرفتن نمیداد.