کلمه جو
صفحه اصلی

hands-off

انگلیسی به فارسی

(وابسته به روش عدم مداخله یا میانجیگری) بدون درگیری، نادرآمیزی


دست نزنید


مترادف و متضاد

tolerant


Synonyms: indulgent, permissive, accommodating, lenient


جملات نمونه

They follow a hands-off policy in the affairs of other countries.

آنان از سیاست عدم مداخله (نادرآمیزی) در امور کشورهای دیگر پیروی می‌کنند.



کلمات دیگر: