(در تصادفات اتومبیل و غیره) شاخ به شاخ، از جلو
head-on
انگلیسی به فارسی
سرراست، مستقیم، یکسر
مستقیم، از جلو، با سر، رو در رو، شاخ بشاخ، از سر، از طرف سر، نوک به نوک، روبرو، مستقیم
جملات نمونه
a head-on collision
تصادف شاخ به شاخ
to meet a problem head-on
مستقیماً به مسئلهای برخوردن
کلمات دیگر: