حق گویی
فارسی به انگلیسی
مترادف و متضاد
حق گویی
حق گویی
فرهنگ فارسی
چگونگی حق گوی
لغت نامه دهخدا
حق گویی. [ ح َ ] ( حامص مرکب ) چگونگی حق گوی :
وفاداری و حق گویی نه کار هر کسی باشد
غلام آصف ثانی جلال الحق والدینم.
وفاداری و حق گویی نه کار هر کسی باشد
غلام آصف ثانی جلال الحق والدینم.
حافظ.
کلمات دیگر: