گوشه داري , زاويه داري , لا غري , تندي
تزوی
عربی به فارسی
لغت نامه دهخدا
تزوی. [ ت َ زَوْ وی ] ( ع مص ) زاویه گرفتن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گوشه گرفتن. ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) ( از المنجد ). || تقبض. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ).
پیشنهاد کاربران
در زبان لری بختیاری به معنی
تسبیح
tazvi
تسبیح
tazvi
کلمات دیگر: