کلمه جو
صفحه اصلی

lily-white

انگلیسی به فارسی

بسیار سفید، سفید سفید، سوسنی


سفید پوست (به‌ویژه اگر هوادار برتری سپیدان باشد)


(به‌طور معمول کنایه آمیز) بیگناه، معصوم، منزه


جملات نمونه

It was proven that she wasn't as lily-white as she pretended to be.

ثابت شد که آن‌طور که وانمود می‌کرد، معصوم نبود.



کلمات دیگر: