وابسته به راه دور، از دور، دورادور، دوربرد
long-distance
انگلیسی به فارسی
پر درازا، طولانی، (دو) استقامت
مسافت طولانی، از راه دور، از راه دور تلفن کردن، دور برد
جملات نمونه
long-distance telephone calls
مکالمههای تلفنی راه دور (دوربرد)
a long-distance runner
دوندهی دو استقامت
کلمات دیگر: