کلمه جو
صفحه اصلی

long-suffering

انگلیسی به فارسی

رنج طولانی


(تحمل مشقات برای مدت طولانی) بردباری دراز مدت، پرشکیبی، شکیبایی زیاد


بردبار (در دراز مدت)، پرشکیب


جملات نمونه

It shows long-suffering in her to put up with him.

سر کردن با او، بردباری زیاد او را نشان می‌دهد.


a long-suffering nation

ملتی که مدت‌ها رنج دیده است. (ملت رنج‌دیده)



کلمات دیگر: