کلمه جو
صفحه اصلی

off-center

انگلیسی به فارسی

بیرون از مرکز، منحرف از مرکز


نامتعادل، نا میزان، یک وری، لنگ


مترادف و متضاد

wide


Synonyms: adrift, askew, astray, far-off, inaccurate, off-course, off-target, off the mark, stray



کلمات دیگر: