(کامپیوتر- وابسته به ابزاری که مستقیما به کامپیوتر وصل نبوده و زیر مهار آن نیستند - در برابر: درون خطی on-line) برون خطی، برراستا، قطع خط، ناپیوسته
off-line
انگلیسی به فارسی
آفلاین، برون خطی
جملات نمونه
off-line processing
پردازش قطع - خط
کلمات دیگر: