(انگلیس) ناراحت کننده، دل سرد کننده، حواس پرت کننده، نگران کننده
off-putting
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
She has an off-putting manner.
او طرز رفتار زنندهای دارد.
کلمات دیگر:
(انگلیس) ناراحت کننده، دل سرد کننده، حواس پرت کننده، نگران کننده
She has an off-putting manner.
او طرز رفتار زنندهای دارد.