کلمه جو
صفحه اصلی

ok or ok

انگلیسی به فارسی

خوب


درست و صحیح


خوب است، باشد، عیبی ندارد، خب


آره، بله


موافقت، اجازه، رخصت (okay هم می‌نویسند)


موافقت کردن، صحه گذاشتن، پذیرفتن، اجازه دادن، رخصت دادن


جملات نمونه

We first have to get his OK.

اول باید موافقت او را جلب کنیم.


She gave her OK.

او موافقت کرد.


He OK'd my request.

با درخواست من موافقت کرد.



کلمات دیگر: