کلمه جو
صفحه اصلی

open-mouthed

انگلیسی به فارسی

با دهان باز، دهان گشوده


هاج و واج، شگفتزده، مبهوت، حیران، مات


پرسرو صدا، پرهیاهو، پرجنجال


جملات نمونه

The appearance of the ghost left him open-mouthed.

ظهور آن شبح آنها را بهت‌زده کرد.



کلمات دیگر: