کلمه جو
صفحه اصلی

re-claim

انگلیسی به فارسی

بازپس خواستن، دوباره ادعا کردن، مطالبهی مجدد کردن، (دوباره) خواهان شدن، بازخواه کردن


جملات نمونه

Ali came back from the war and reclaimed his former job at the factory.

علی از جنگ برگشت و خواهان شغل سابق خود در کارخانه شد.


People were reclaiming their lost civil rights from the government.

مردم حقوق مدنی از دست‌رفته‌ی خود را از دولت مطالبه می‌کردند.



کلمات دیگر: