کلمه جو
صفحه اصلی

rough-and-ready

انگلیسی به فارسی

سردستی، برای استفاده‌ی موقت، مقدماتی، کم سنجیده، آزمایشی


(آدم) زمخت، زبر و زرنگ


جملات نمونه

rough-and-ready methods

روش‌های مقدماتی


a rough-and-ready cabin

اتاقک موقت



کلمات دیگر: